پژوهش حاضر به بیان وظایف شورای حل اختلاف در امور خانواده پرداخته و همچنین اثربخشی شورای حل اختلاف در خصوص حل مشکلات و جلوگیری از طلاق زوجین را مورد بحث و بررسی قرار داده است. در این پژوهش روش گردآوری مطالب به صورت کتابخانهای است. هدف از انجام این پژوهش نقش شوراهای حل اختلاف ویژه خانواده در تعارضات زوجین با مطالعه موردی طلاق میباشد. از جمله اهداف اصلی شوراهای حل اختلاف اتمام اختلافات از طریق صلح و سازش است به طوری که اختلافات طرفین از طریق مسالمت آمیز و دوستانه و در نظر گرفتن خواسته آنها خاتمه مییابد. از این رو واضح است که اختلافات زوجین در خصوص مهریه، نفقه، حضانت، جهیزیه، تمکین، ملاقات فرزند در این مرجع مورد حل و فصل قرار میگیرد. یافتههای پژوهش نشان داد که پروندههای طلاق ارجاع شده به شورای حل اختلاف با مشکلاتی مواجه هستند؛ اولاً افرادی که برای طلاق اقدام مینمایند دیگر ادامه زندگی مشترک را جایز نمیدانند پس باید زمان زیادی برای این زوجین صرف گردد تا مشکلات آنان مورد تبیین، تشریح و واکاوی قرار گیرد و نتیجتاً به صلح و سازش که هدف اصلی شورای حل اختلاف است منجر گردد، ولی این زمان به دلیل حجم مراجعات، کثرت پروندهها و کمبود نیروی انسانی در شوراها کم است و در نتیجه پروندههای طلاق ارجاع شده به شوراها در موارد محدودی به سازش ختم میگردد. دوماً بجز قاضی بقیه افرادی که در شورای حل اختلاف مشغول به خدمت هستند از تخصص کافی برخوردار نمیباشند و ضعف در دانش تخصصی منجر به بروز مشکلات اجرایی میگردد. ثالثاً سن فعالیت در شوراها سی سال تمام میباشد ولی امروزه سن ازدواج بالا رفته است و باید این مسئله را در نظر گرفت که افرادی که در شورا هستند باید از تجربه کافی برخوردار باشند تا بتوانند در جهت صلح و سازش زوجین اقدام مقتضی انجام دهند. با توجه به بررسی پروندههای طلاق ارجاع شده به شوراهای حل اختلاف عواملی همچون اعتیاد، تفاوت فرهنگی، خیانت و عدم تمکین یکی از زوجین از علتهای اصلی طلاق میباشد