از آنجایی که مهارت کنترل احساسات بر بهداشت روانی موثر است و عامل حمایتی مهمی که باعث کاهش دشواری در تنظیم هیجان و باورهای ناکارآمد میشود مدیریت احساسات و هیجانات است، در این پایاننامه محقق اثربخشی شناخت احساسها (خشم، شادی، ترس، شرم، غم) را بر روی دو متغیر باورهای غیر منطقی و دشواریهای تنظیم هیجانی سنجید. بدین منظور از روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. همچنین از مقیاسهای دشواریهای تنظیم هیجان و باورهای غیر منطقی به عنوان ابزارهای گردآوری اطلاعات استفاده شد. جامعه آماری در پژوهش حاضر، کلیه بانوان شهر تهران و شیوه نمونهگیری به صورت در دسترس بود. در ابتدا با توجه به شرایط جامعه و محدودیتهای ناشی از شیوع بیماری کووید 19 بعد از ارائهی توضیحات کسانی که مایل به همکاری بودند دو پرسشنامهی باورهای غیرمنطقی و دشواریهای تنظیم هیجانی را به صورت آنلاین تکمیل کردند. سپس 30 نفر از افرادی که در هر دو پرسشنامه نمرات بالاتری آورده بودند به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش 8 جلسهی 90 دقیقهای تحت آموزش آنلاین در کلاسی با عنوان شناخت هیجانها قرار گرفت. بر اساس یافتههای تحلیل کواریانس آموزش شناخت احساسها بر کاهش دشواریهای تنظیم هیجان و باورهای غیر منطقی موثر بوده به طوریکه بین آزمودنیهای گروه کنترل و آزمایش تفاوت معناداری بعد از شناخت احساسها در دو متغیر به وجود آمده بود