بررسی مهریه و فلسفه شکلگیری آن از دیدگاه شرع مقدس و قانون نشان می دهد که این سنت در راستای حمایت از حقوق زنان و خانواده مطرح شده است و عمدتاً جزء موارد امضائی در دین مبین اسلام می باشد؛ اما متاسفانه طی دهه های اخیر این سنت نه تنها از فلسفه واقعی، شرعی و قانونی خود خارج شده است. بلکه بعد مادی به خود گرفته و به عنوان مانعی دست و پا گیر بر سر راه زندگی جوانان و خانوادهها تبدیل شده است. لذا متناسب با این شرایط بسیاری از حقوقدانان و قانونگذاران بحث تعدیل میزان آن را مطرح نمودهاند. از این رو پایاننامه حاضر تلاش داشته، تا با بهرهگیری از روش کیفی از نوع تحلیل اسنادی و متون حقوقی و فقهی به واکاوی چگونگی تعدیل میزان مهریه در حقوق و رویه قضایی بپردازد. در پایاننامه این سوال مطرح است که تعدیل مهریه در فقه و حقوق ایران چگونه مطرح شده است؟ و چه عواملی ضرورت تعدیل در میزان مهریه در قوانین ایران را ایجاد نموده است؟ یافتههای تحقیق حکایت از آن دارد که اولا، بحث میزان یا مقدار مهریه به صراحت بیان نشده است اما قانون اشعار داشته که باید مالیت داشته باشد و بتوان برای آن ارزشی قائل شد ثانیاً؛ قوانین و رویه قضایی بیان داشته اند که هر گاه مهریه به صورت وجه نقد باشد، خصوصا در کشورهای تحریمی طی ایام، پول یا وجه نقد با افت و نوسانات شدیدی مواجه شده ، قطعا مشکلاتی را برای طرفین ایجاد می نماید. به همین دلیل تعدیل مهریه می تواند، تاحدودی موانع و مشکلات را کم نماید