در سالیان گذشته عده کمی از نعمت سواد برخوردار بودند و تنها افرادی که متعلق به طبقات خاصی بودند باسواد و امکان تحصیل داشتند. امروزه سواد خواندن و نوشتن و حساب کردن کلید ورود به زیست اجتماعی و فردی محسوب می شود. با این حال هنوز هم بعضی از بزرگسالان از آن بی بهره می باشند. این مطالعه در جهت بررسی روایت های سواد آموزانی است که در چند سال گذشته یادگیری ریاضی را داشته اند. از 5 نفر خانم متاهل و مجرد در سنین مختلف و با تابعیت های ایرانی و افغانی، روایت هایی از نحوه سوادآموزی و زندگی ایشان نوشته شده است. در نهایت به 7 مقوله ی زیر میرسیم که شامل انگیزه و هدف، دلایل کم سوادی یا بی سوادی، چالشهای تحصیل، راهبردها، پیامدها و تاثیرات، زمینه و شرایط و موانع ادامه تحصیل می باشد. نتیجه بررسی روایت ها در اکثر موارد عدم آگاهی لازم از اهمیت سواد می باشد که باعث می شود خانواده ها به فرزندان خود اجازه تحصیل ندهند و آن ها را در این مسیر همراهی نکنند. در مورد اتباع افغانی نیز داشتن مدارک قبلی و مهاجرت و همچنین قوانین سخت ایران برای ادامه تحصیل باعث شده تا از ادامه تحصیل منصرف شوند. همچنین این افراد با چالشهایی در زمان تحصیل روبهرو بوده اند از جمله همزمانی تحصیل و ازدواج، نداشتن مدرک ابتدایی(برای اتباع)، رسیدگی به امور خانواده و... اما درمواجهه با مسائل مختلف جامعه به این نتیجه رسیده اند که ادامه تحصیل و خصوصاً فراگیری ریاضی در روند زندگی آنها بسیار نقش دارد. به عنوان مثال باعث میشود تا اعتماد به نفس بالاتری در مواجهه با مشکلات خود، خانواده و اطرافیان داشته باشند و همچنین کمتر به دیگران نیاز داشته باشند و حتی انگیزه های شغلی به دست آوردند و در جامعه از حضور مفید و موثرتری برخوردار می باشند. این تحقیق به روش کیفی انجام شده است، بنابراین فاقد فرضیه میباشد. در جهت جمع آوری روایت هایی که این افراد از زندگی خود در زمینه تحصیل و فراگیری سواد و سواد ریاضی داشتند این روایت ها پیادهسازی و کدگذاری شد و به مقوله ی مورد نظر پرداخته شد