افسردگی اساسی در همهی جنبههای زندگی فرد مبتلا از جمله هیجانی، رفتاری، شناختی و فیزیکی تاثیر منفی میگذارد و عملکرد وی را مختل مینماید. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل پیشبین عصبشناختی و زیستی بروز اختلال افسردگی اساسی است. روش این پژوهش از نوع کمی و همبستگی میباشد. نمونهگیری به روش هدفمند انجام شد و 19 نفر در بازهی سنی 15 تا 55 سال که در طول سال 1399-1400 به یکی از مراکز خدمات تخصصی روانشناسی در منطقه 4 تهران مراجعه نمودند، به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامهی افسردگی بک (BDI-II)، ابزار توالییابی DNA و الکتروآنسفالوگرافی (QEEG) استفاده شد. دادهها با روش همبستگی پیرسون و استفاده از نرمافزار SPSS تحلیل شدند. یافتهها حاکی از آن است که بینشاخصهای ژنتیک و فعالیت امواج مغزی با اختلال افسردگی اساسی رابطهی معناداری دیده نشد؛ اما بین ژنتیک و امواج مغزی دلتا و آلفا در نواحی گیجگاهی و پسسری و تتا در ناحیهی پسسری رابطهی معناداری وجود دارد. با این حال بین ژنتیک و موج مغزی بتا رابطهی معناداری نشان داده نشد. مطابق با نتایج بهدستآمده، عوامل ژنتیکی در سطح عصبشناختی اثرگذار است؛ اما میزان این اثرگذاری به حدی قوی نیست که توانایی درگیری نشانگان رفتاری و شناختی را داشته باشد