فرزندخواندگی یک نهاد حقوقی می¬باشد که موجب پدید آمدن رابطه¬ای حقوقی مابین سرپرست یا سرپرستان و فرزندخوانده می¬گردد.حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان به ویژه کودکان و نوجوانان بی¬سرپرست و بدسرپرست به لحاظ بی¬دفاع بودن آنها و تاثیری که بر آینده¬ی جامعه دارند از موارد بسیار مهمی است که باید مورد توجه دولتها قرار بگیرد.باعنایت به آنکه کمک به نیازمندان و یتیمان در اسلام مورد تاکید قرارگرفته و اینکه به تجربه ثابت گردیده است که کودک در محیطی شبیه خانواده بهتر می¬تواند مراتب رشد و تعالی را طی کند و در غیر این صورت ممکن است آینده¬ی وی به مخاطره افتد و در معرض بحران¬های روحی و عاطفی قرار گیرد، فلذا می¬توان گفت فرزندخواندگی بهترین وسیله¬ کمک به این اطفال و همچنین راهی برای رفع محرومیت داشتن فرزند درخانواده¬های بدون فرزند می¬باشد درنتیجه در جهت حمایت از این قشر آسیب دیده در سال 1392 با تصویب قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی¬سرپرست و بدسرپرست قانون مصوب سال 1353ملغی گردید. دراین قانون با توجه به مفاد تبصره¬ی ماده¬26 فرزندخوانده نامحرم تلقی شده و ازدواج سرپرست با فرزند خوانده در صورت مصلحت وی و با اجازه¬ی دادگاه جایز شمرده شده است که به نظر می¬آید، این تبصره تبعات منفی بسیاری را ایجاد خواهد کرد،زیرا چنین ازدواجی به لحاظ فقهی و روانشناسی و همچنین مخالفت با نظم عمومی و اخلاق حسنه موجب نقض هدف قانونگذار از تصویب این قانون می¬گردد، حال آنکه در ماده¬ی1 همین قانون هدف از سرپرستی کودکان تامین نیازهای مادی و معنوی آنان و ایجاد محیطی شبیه به خانواده¬ی واقعی بیان گردیده است. بنابراین پیدایش دیدگاه جنسی در محیط خانواده ممکن است موجب برهم ریختن امنیت روانی فرزندخوانده و آسیب¬های روحی وی و حتی منجر به برهم ریختن کانون گرم خانواده¬ها نیز شود. به این ترتیب مطلب اصلی در این تحقیق بررسی¬تبصره¬ی ماده¬¬26 قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی¬سرپرست و بدسرپرست به لحاظ فقهی و روانشناسی می¬باشد که به شیوه¬ی کتابخانه¬ای به گرد آوری اطلاعات پرداخته شده و در چهار فصل تنظیم گردیده است که در فصل یکم به کلیاتی در خصوص مفهوم فرزندخواندگی و چگونگی پیدایش این نهاد پرداخته می¬شود. در فصل دوم مطالبی در خصوص محرمیت و فلسفه¬ی آن و هم چنین راههای ایجاد محرمیت میان سرپرست و فرزندخوانده ارایه می¬شود که چون دلیل نفی حرج از سایر راههای محرمیت مهم¬تر است و عده¬ای از این دلیل در جهت محرمیت فرزندخوانده استفاده کرده¬اند فصلی جداگانه تحت عنوان فصل سوم به این دلیل اختصاص داده شده است و در نهایت در فصل چهارم دلایل موافقین و مخالفین در خصوص ازدواج سرپرست و فرزندخوانده بیان می¬گردد
یکی از جایگاه های بنیادی و قابل اهمیت در اجتماع ؛ خانواده می¬باشد. قوانین خانواده در سایه قوانین واحکام حکومتی تحقق یافته است. امروزه مطرح می¬شود که با تکامل اجتماع و تغییر روابط اجتماعی و مصالح و مفاسد، حقوق و تکالیف خانواده هم دچار تغییر و دگرگونی می¬شود. هدف از این پژوهش این است که مصالح خانواده در حکم قانون احراز شده است یا خیر. به همین علت، پاسخ به این سوال اهمیت دارد که جایگاه مصالح و مفاسد در احکام خانواده چیست؟و از منظر فقهی حقوقی می¬شود در باب مصادیقی مثل بحث سقط جنین،ازدواج موقت،ازدواج سرپرست با فرزندخوانده و نشوز زوج از مصالح و مفاسد که مورد تایید فقه امامیه و قانون اسلامی است تبعیت کرد؟ فرضیه این پژوهش با شیوه گردآوری کتابخانه¬ای و به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است که مشخص میکند در شریعت اسلام، «مصالح» وجود دارند و معتبر هستند. از این طریق با تبعیت نسبی احکام از مصالح ضروری که به تشخیص شارع یا قانون گذار می¬رسد این نتیجه حاصل می-شود که حوادث و اتفاقات جهان نامحدود است ، و احکام از طریق کتاب و سنّت استنباط محدود و معین دارد. از آنجایی که شریعت اسلام برای تمام دوران ها و همه¬ی اتفاقات حادث به خصوص در حوزه خانواده حکم دارد، بنابراین بهترین روش برای احراز پاسخ نیازهای مستحدث استفاده از حوزه مصلحت اندیشی است
مرتب سازی درج پیشنهاد خرید پالایش جستجو
