قلدری بهعنوان وسیلهای برای رسیدن به اهداف خاص و نشاندادن قدرت فرد صورت میگیرد. نوجوانی، دوره بسیار مهم و دوره بروز هیجانات است و در این دوره رفتارهای قلدرمآبانه در نوجوان به شدت افزایش مییابد که برای وی و اطرافیان او خطرناک بوده و همچنین بر آینده نوجوان اثر گذار میباشد، بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل زمینهای قلدری نوجوانان دختر از نظر مادر و در خانواده صورت گرفتهاست. روش پژوهش حاضر به صورت کیفی و از نوع گراندد تئوری میباشد. جامعه آماری در این پژوهش شامل 152 نفر نوجوان دختر 15 تا 18 ساله شهر ری واقع در منطقه 20 بود. روش نمونهگیری بهصورت هدفمند و شرکتکنندگان از میان 152 نفری که پرسشنامه قلدری را پر کرده بودند، انتخاب شده و با استفاده از مصاحبه عمیق مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند که دادهها تا نفر یازدهم به اشباع رسید. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه قلدری ایلینویز (2001) و مصاحبه عمیق بودند و برای تجزیه و تحلیل دادهها و کدگذاری مصاحبهها از روش سه سطحی اشتراووس و کوربین استفاده شد ، بدین صورت که 71 کد باز، 19 کد محوری و 8 کد نظری از دادهها استخراج گردید و نتایج نشان داد که سبکهای والدگری غیرکارآمد، کنترلگری بیشازحد والدین، الگوهای رفتاری غلط، پرخاشگری والدین، ابراز غلط هیجانی والدین، زورگویی و مسئولیت ناپذیری والدین، فقدان محبت و حمایت از فرزند، عدم رعایت قوانین در خانواده میتواند زمینه را برای بروز رفتارهای پرخاشگرانه و زورگویی نوجوانان فراهم کرده و میتوان نتیجهگیری کرد که این مشکلات در خانواده باعث خشم، ناراحتی، ناامیدی و پرخاشگری نوجوان شده که او با بروز رفتارهای قلدرانه به دنبال نمایشدادن قدرت، زورگویی و تخلیه خشم خود میباشد. باتوجه به این تأثیرات، حفظ یک محیط خانوادگی سالم، پراز عشق، حمایت و آموزش مهارتهای ارتباطی سالم و حل تعارض به خانواده و نوجوان دختر نیز میتواند از رفتارهای قلدرانه جلوگیری کند