پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش واسطهای تمایزیافتگی نوجوان در رابطه با سبکهای فرزند پروری ادراکشده و تعارض والد نوجوان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی همبستگی از نوع مدلسازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش کلیه نوجوانان پسر و دختر مشغول به تحصیل در مقطع دوم متوسطه (15-18ساله) شهر تهران بود. با توجه به حجم نمونه لازم برای مدلیابی معادلات ساختاری تعداد 250 نفر بهعنوان اعضای نمونه با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ادراک از شیوه والدین(POPS)، پرسشنامه تعارض والد نوجوان (CBQ)و پرسشنامه خود تمایزیافتگی دریک(DSI-SH) است. لینک آنلاین پرسشنامهها در شبکههای مجازی توزیع و در اختیار نوجوانان قرار گرفت. کلیه عملیات تجزیهوتحلیل آماری با استفاده از نرمافزارهای آماری Spss و Amos انجام شد. طبق یافتههای بهدستآمده ، شاخصهای برازش نشان از تأیید برازندگی مدل داشت و ضریب تعیین بهدستآمده برابر با 54/0 بود که بر این اساس متغیرهای مستقل(درگیری والدین ، حمایت از خودمختاری فرزند و گرمی والدین) و میانجی(تمایزیافتگی نوجوان)، توانستند 54 درصد از واریانس تعارض والد نوجوان را تبیین کنند. مطابق با نتایج، تأثیر مستقیم درگیری والدین و حمایت از خودمختاری فرزند بر تعارض والد نوجوان تأیید شد و همچنین نقش میانجیگری تمایزیافتگی نوجوان در رابطه با دو سبک حمایت از خودمختاری فرزند و گرمی والدین با تعارض والد نوجوان تأیید شد. نتایج حاکی از آن است که اگر نوجوان در محیطی رشد و پرورشیافته باشد که از طرف والدین گرما ، مشارکت و حمایت بهاندازه دریافت کرده باشد، درک او از سبک فرزند پروری والدین مثبت بوده و این محیط تعاملی که در سبک فرزند پروری مقتدرانه یافت میشود، منجر به افزایش سطح تمایزیافتگی در نوجوان میشود. با بالا رفتن سطح تفکیک خویشتن در نوجوان ظرفیت واکنش عاطفی او بالا رفته که او را مجهز به شیوههای حل تعارض کارآمد و واکنش منطقی میکند. همین امر مانع تشدید تعارضات والد فرزندی میشود