این پژوهش باهدف مطالعهی مولفههای سازگاری زوجین با سندرم آشیانه خالی مبتنی بر تجارب زیستهی والدینی که آخرین فرزندشان خانه را باهدف اشتغال، ازدواج، تحصیل و مهاجرت ترک کردهاند طراحی شد. این پژوهش با روش پدیدارشناسی انجام شد و شرکتکنندگان با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، انتخاب شدند. فرایند نمونهگیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت، به این صورت که درنهایت 10 نفر از والدین آَشیانه خالی در بازهی سنی 48-63 سال انتخاب و مورد مصاحبه نیمهساختاریافته قرار گرفتند. دادههای بهدستآمده از طریق روش توصیفی کلایزی مورد تحلیل قرار گرفت. واکاوی تجربیات زیستهی مصاحبهشوندگان در زمینه چگونگی مواجهه با آشیانه خالی منجر به شناسایی مؤلفههای اصلی سازگاری با این سندرم شد که شامل 2 مضمون کلی و 8 مضمون فرعی است. اولین مضمون اصلی، نگرشها و آگاهیهای شخصی به عنوان عوامل زمینه ساز سازگاری با سندرم اشیانه خالی بود که شامل 4 مضمون فرعی 1- سازههای شخصی کارآمد 2- آگاهی به دستاوردهای زندگی 3- آگاهی به ویژگیهای میانسالی 4- آگاهی به اتصالات هستی شناسانه ی انسان و دومین مضمون اصلی با عنوان راهکارهای سازگارانه درگذر از سندرم آشیانه خالی با 4 مضمون فرعی که شامل 5- راهکارهای عاطفی 6- راهکارهای سازگارانه رفتاری 7- راهکارهای شناختی 8- راهکارهای معنوی است. نتایج حاصل از این پژوهش باتوجهبه مشکلات و مسائل والدین درگیر این چالش در دوران میانسالی، لزوم توجه درمانگران و مشاوران و مربیان در حوزهی توسعهی فردی را به اهمیت این فرایند برجسته میسازد