دوران کودکی ، مرحله بسیار مهمی در زندگی فرد و جامعه می باشد زیرا کودکان توانایی شگفت انگیزی در پذیرفتن افکار و باورها دارند . بنابراین ، خداوند نیز به عنوان یکی از این باورها در ادبیات دینی کودکان معنای خاص و ویژه ای دارد. هدف این پژوهش، آسیب شناسی آموزش مفهوم خدا به کودکان دوره پیش دبستان از دیدگاه مربیان است، که از نظر هدف کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی می باشد که به شیوه کیفی و روش داده بنیاد انجام پذیرفته است. ابزار جمعآوری دادهها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده و به منظور گردآوری اطلاعات، با روش نمونهگیری هدفمند و بکار گیری معیار اشباع نظری با 17 نفر از ﻣﻌﻠﻤﺎن دوره پیش دبستان شهر تهران و صاحبنظران این حوزه ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺸﺎرﻛﺖﻛﻨﻨﺪﮔﺎن اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ مصاحبه انجام شد. برای بدست آوردن اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گرفت. نتایج پژوهش حاضر، نشان دهندهی استخراج بالغ بر 104 کد باز از مصاحبهها و نیز احصاء 20 کد محوری و 4 کد انتخابی است. کدهای انتخابی بدست آمده از پژوهش عبارتند از: آسیب های مرتبط با کودک(با محوریت شناختی،شخصیتی،پرسشگری و منابع اطلاعاتی) ، آسیب های مرتبط با خانواده(با محوریت شناختی، مهارتی، همسویی، مقتضیات زمانی و آگاهی دینی)، آسیب های مرتبط با معلم(با محوریت شناختی، مهارتی، بینشی و مقتضیات زمانی) وآسیب های مرتبط با محیط(با محوریت محیط فرهنگی، اجتماعی، همسالان و رسانه) می باشد. یافته های این پژوهش می تواند اصول و روشهای مناسب برای چگونگی انتقال تعالیم الهی و مفاهیم دینی به ویژه مفهوم خدای متعال به کودکان را مورد بررسی قرار داده و نتایج حاصل از آن را در اختیار مربیان این مقطع قرار دهد و به آنان کمک نماید تا بتوانند با رفع موانع و مشکلات در آموزش مفهوم خداوند به کودکان قدم جدیدی بردارند